۱۳۹۱ اسفند ۷, دوشنبه

ماه کنعانی من، مسند مصر، آنِ تو شد…



درست یک سال پیش همراه با رفیق همیشه‌ام علیرضا نوری زاده در قاهره بودم برای شرکت در کنفرانس «مرکز پژوهشهای آینده و استراتژیک». امسال نیز به کنفرانس دعوت شده‌ام و این بار محور گفتگوها برنامه اتمی ایران است. در جمع سخنرانان، شخصیت‌های برجسته آکادمیک، دیپلماتها و دولتمردان سرشناس حضور دارند و من یگانه ایرانی در میان آنها هستم. طی یک سال قاهره تنها شلوغتر شده است و حضور میلیونی در میدان التحریر (و از روز پنجشنبه در میدان العباسیه که تحت سیطره طرفداران شورای عالی نظامی و مخالفان تجمع میدان التحریر است) وضع ترافیک خراب شده شهر را هزار بار خرابتر کرده است. یک فاصله سه کیلومتری را از مرکز کنفرانس تا هتل به دو ساعت طی می‌کنم. پیاده اگر رفته بودم به نیمساعت نمی‌کشید. دو بار به میدان التحریر سر می‌زنم، باری در هنگام ظهر و بار دوم در شامگاه. ساعتی نیز در میدان العباسیه سر می‌کنم که مقدمات تظاهرات بزرگ روز پنجشنبه آماده می‌شود. ظاهراً تجمع این بار در میدان التحریر در اعتراض به شورای عالی نظامی، کشته شدن عده‌ای در درگیری‌ها، و برای سپردن قدرت به یک دولت غیرنظامی، لغو دادگاههای نظامی برای متهمان سیاسی، اعتراض به طرح پیشنهادی دولت عصام شرف (که استعفایش مورد قبول شورا قرار می‌گیرد امّا تا تشکیل دولت جدید به احتمال زیاد توسط کمال الجنزوری نخست وزیر سابق که بر اثر اختلاف با مبارک کنار رفت) که در آن دولت آینده «مدنی» و «اسلام» به عنوان یکی از منابع اصلی قانونگذاری ذکر شده و برای نظامیان حق ویژه‌ای در پاسداری از قانون اساسی قائل شده‌اند همچنانکه بودجه نظامی باید محرمانه باشد و بین ارتش و کمیسیون دفاع مجلس ملت و مجلس شورا مورد بحث قرار گیرد. اما آنهائی که من در میدان دیدم کمتر با اعتراضات و مطالبی که ذکر شد سر و کار دارند. نخست باید بگویم که اسلامی‌ها به ویژه اخوان المسلمین در آغاز این دور از تظاهرات، منافقانه دستی پیش می‌بردند و پایی پس می‌کشیدند چون فکر می‌کردند با به راه انداختن نعش کشی و تحریک احساسات می‌توانند در انتخابات کرسی‌های بیشتری را صید کنند، اما به مرور خود را کنار کشیدند و همین امر موجب خشم تجمع کنندگان در میدان التحریر شد. همانجا به چشم دیدم که جوانان خشمگین چند دانشجوی اخوانی را با کتک بیرون راندند و فریاد مرگ بر منافق، مرگ بر اخوان سر دادند. بدون تردید دستهائی تجمع میدان التحریر را هدایت می‌کند. شماری از احزاب که در تظاهرات مشارکت دارند از انتخابات وحشت‌زده‌اند، تا دیروز می‌گفتند آزادی نیست، انتخابات فرمایشی است بنابراین نمی‌گذارند ما انتخاب شویم. حالا که قرار است انتخابات آزادانه و با نظارت بین‌المللی برگذار شود اینها نگرانند که انتخاب نشوند. به همین جهت آشوب راه انداخته‌ند که انتخابات به عقب افتد. اخوان المسلمین حالا می‌خواهند انتخابات سر موعد برگذار شود چون فکر می‌کنند از همه بیشتر رأی می‌آورند چون دارای سازماندهی منظم هستند و پول و امکانات دارند. (اخوان المسلمین به دنبال نظام پارلمانی است، یعنی هر حزبی اکثریت دارد دولت را تشکیل دهد. اما ژنرال‌ها و احزاب غیردینی نظام ریاستی را می‌پذیرند که انتخاب نخست وزیر در صلاحیت رئیس جمهوری است). حضور در میدان برای دانش آموزان، فرار از مدرسه، برای دختران و پسران جوان فرصتی کمیاب برای مغازله و گپ و نظربازی، برای دستفروشان بازاری پرسود، برای صاحبان ساختمان‌های اطراف میدان تجارتی سودآور با اجاره دادن اتاقها و بالکنها به گروههای تلویزیونی بین‌المللی، برای بیکاران و فقرا و روستائیان  مکانی برای گذراندن روز و یافتن لقمه‌ای نان (چند روستائی به من گفتند صبح یک پاشا ـ به فکلی‌ها و ثروتمندان پاشا می‌گویند ـ با اتوبوسی به روستا آمد، ما را سوار کرد، نفری ۵۰ جنیه ـ ۱۰ دلار ـ به ما داد و ما را به میدان آورد. قرار است ساعت هفت شب هم بیاید و ما را به روستا بازگرداند) البته هزاران جوان و پیر نیز هستند که حقاً اعتراضاتی دارند و می‌کوشند میدان را اداره کنند. همه اینها را گفتم، این نکته را نیز بگویم که علی‌رغم آنچه در بیرون مصر بر اثر مشاهده گزارشهای مصور و گفته‌های خبرنگاران تصور می‌کنیم ،اکثر مردم مصر از اوضاع به هم ریخته خسته شده‌اند. هتلهای خالی، بازار کساد، بورس در حال سقوط و ناامنی مردم عادی را به ستوه آورده و این را در تظاهرات موافق شورایعالی نظامی در میدان العباسیه به خوبی مشاهده می‌کردم. کارکنان هتل‌ها انقلابیون را لعنت می‌کنند. همینطور، کارکنان رستورانها، مراکز توریستی، کاباره‌ها، مراکز تفریحی که تابستان بسیار بدی را پشت سر گذاشته‌اند. پارسال این موقع همه هتلها از توریستهای خارجی و عرب پر بود. برای رزرو جا در شرم الشیخ باید از هفته‌ها جلوتر دست به کار شد. امسال اتاق ۵۰۰ دلاری (سوئیت) هتلهای پنج ستاره را می‌توانستی با صد دلار و گاهی کمتر به دست آوری و هزینه یک هفته اقامت در بهترین هتلهای شرم الشیخ با سه وعده غذا کمتر از ۴۰۰ دلار بود. با چنین فضائی نظامی‌ها روز به روز از حمایت بیشتر اکثریت مردم برخوردار می‌شود. به قول یک راننده تاکسی، نباید بگذاریم هیبت دولت از بین برود، آن وقت سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. ارتش مصر مثل ارتش ترکیه و پاکستان یک موسسه یا نهاد قائم به ذات است. ارتش ایران قبل از انقلاب نیست که قائم به فرد باشد و با رفتن او عاجز از تصمیم گیری شود. از بدو تشکیل ارتش تا امروز، نظامیان مصری که بسیار وطنپرست و مؤمن به پرچم، قانون اساسی و استقلال کشور هستند همواره در کنار مردم بوده‌اند. به همین دلیل نیز نه با رفتن فاروق از هم پاشیدند نه مرگ عبدالناصر و سادات تأثیری در انسجام و همبستگی نظامیان داشت و نه برکناری محترمانه حسنی مبارک که از خودشان بود اندک تأثیری در جایگاه و اقتدار ارتش داشت. امروز هم ارتش سر نخ امور را در دست دارد و هم این ارتش است که میدان التحریر را به عنوان هاید پارک مصر در اختیار جوانان و انقلابیون گذاشته منتها به محض آنکه تظاهرات از میدان فراتر می‌رود با قدرت جلویش را می‌گیرند. همه کشته‌ها نیز زمانی رخ داد که تظاهرکنندگان قصد وزارت کشور، رادیو تلویزیون یا پاسگاههای پلیس و مراکز نظامی را کرده‌اند.

۲ نظر:

About Me

Blogroll

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *

Blogger Template

About

Featured Posts Coolbthemes

درباره من

من جمشید چالنگی متولد 1326 در مسجد سلیمان هستم. با 46 سال سابقه فعالیت در عرصه ژورنالیسم و رسانه و مجری گری تلاش کرده ام که به اعتلای آگاهی سیاسی و اجتماعی هموطنان عزیزم کمک کنم.